سلام عزیزم میوه دلم عشق بابا همیشه دلم می خواست بعد از این که خدا تو رو به من هدیه کرد تلاش کنی یه قاری تراز اول بشی البته مامانی هم حتما موافق منه ... خدا می دونه چقدر منتظر اون لحظه هستم... تو میوه دل بابای خیلی خیلی دوستت دارم ... البته اگه مامانی حسودی نکنه ... ...
سلام بابای... منو مامانی هنوز سر اسم تو به توافق نرسیدیم من میگم اگه پسر باشی اسم تو بزاریم علی اگه دخمل باشی اسم تو بزاریم ریحانه هر روز به این فکر می کنم کی میشه تو رو به آغوش بگیرم نوازشت کنم ...
سلام عسل مامان مامانی میبینی بابات چقدر زرنگه به من میگه من وبلاگ رو درست کردم شما به روزش کن بعد اسم وبلاگ رو میزاره عشق بابا نمیگه که مامانی همه کارهاشو میکنه ............ هرچی میگم بابای مهربون شماهم واسه گلمون یه چیزی بنویس گوش نمیده که ....... شوخی کردم عزیزم بابایی کمی سرش شلوغه بخاطرهمینه که چیزی ننوشته نفس مامان دوستت دارم ..................... ...
سلام گل قشنگم عزیزدلم بااینکه هنوز نمیدونم گل دختری یا کاکل زری ولی خیلی دوستت دارم توزندگی مامانی هستی ............ هیچ چیزی رو با قندعسلم عوض نمیکنم منو بابات این وبلاگ رو درست کردیم تا بهت ثابت کنیم دوستت داریم میدونی چیه عسلم دلم تنگه واسه اینکه تو بغلم بگیرمت واون صورت نازتو ببوسم بابایی هم خیلی دوستت داره ....................